رسانه بیداری

مرکز توزیع کتاب و محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در اهواز

رسانه بیداری

مرکز توزیع کتاب و محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در اهواز

رسانه بیداری

مرکز رسانه بیداری با هدف ایجاد یک پاتوق فرهنگی با محوریت ترویج ایده های انقلاب اسلامی در حوزه های کتاب، ادبیات داستانی، شعر، رسانه های مکتوب، مستند، نرم افزارهای چندرسانه ای، کاریکاتور، و غیره، در تاریخ 5/11/89 با حضور حاج سعید قاسمی فعالیت خود را با هدف برداشتن گامی اساسی در انسجام و گسترش جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی و ارتقاء فرهنگ انقلابی در میان نیروهای حزب اللهی شهرستان آغاز نمود . که از برنامه های دیگر این مرکز برگزاری همایش ها و کلاس های آموزشی می توان نام برد.
××××××
این وبلاگ توسط بچه های مرکز به عنوان محلی برای ایجاد ارتباط با دوستان و علاقمندان به محصولات جبهه فرهنگی و انتقال تجربیات و بیان خاطرات دوستان می باشد.
××××××
آدرس مرکز
شعبه یک: اهواز خیابان خوانساری بین نادری و کافی 2211725-2234205-2234204(0611)
شعبه دو : اهواز اتوبان آیت الله بهبهانی جنب حوزه امام خمینی (ره) 5530798(0611)
سامانه پیامک: 10001234512345

آخرین مطالب
نویسندگان

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است


مسابقه کتاب خوانی «خط روشن»با موضوع واقعه غدیر خم برگزار می گردد.این مسابقه در ٩ روز و هر روز یک فصل از کتاب خط روشن(برگزیده کتاب «الغدیر» علامه امینی) از روز عرفه 23 مهرماه تا عید غدیر 2 آبان‌ماه از طریق پیامک و وب‌سایت اینترنتی جشنواره  و با ارسال کد رمز موجود در کارت ضمیمه کتاب و پاسخ به سؤالات هر فصل اجرا می‌شود.



عللاقه مندان می توانند برای تهیه کتاب و شرکت در مسابقه به یکی از شعب رسانه بیداری مراجعه نمایند:


شعبه 1: اهواز خیابان خوانساری بین نادری و کافی روبروی پاساژ نظامی جنب داروخانه مفید تلفن : 2922178-06112211725

شعبه 2: اهواز اتوبان آیت الله بهبهانی جنب حوزه علمیه امام خمینی (ره) تلفن: 06115530798


محمد سعیدی
۲۵ مهر ۹۲ ، ۱۹:۵۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر


به مناسبت روز خانواده (9 آبان ماه) مسابقه کتابخوانی «کلمه طیبه» با محوریت کتاب «خانواده» (مروری بر بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون خانواده) برگزار می‌گردد.


مسابقه کتاب خوانی گلمه طیبه

کتاب «خانواده»، کتابی است 128 صفحه‌ای و مجموعه‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب، که ماحصل کار روی بیش از یکصد سخنرانی در جلسات خطبه‌خوانی عقد، نشست اندیشه‌های راهبردی با موضوع زن و خانواده، دیدار مداحان در سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا سلام علیها و جلسات با بانوان نخبه است.


 عللاقه مندان می توانند برای تهیه کتاب و شرکت در مسابقه به یکی از شعب رسانه بیداری مراجعه نمایند:


شعبه 1: اهواز خیابان خوانساری بین نادری و کافی روبروی پاساژ نظامی جنب داروخانه مفید تلفن : 2922178-06112211725

شعبه 2: اهواز اتوبان آیت الله بهبهانی جنب حوزه علمیه امام خمینی (ره) تلفن: 06115530798

محمد سعیدی
۲۵ مهر ۹۲ ، ۱۲:۰۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر



 

شاید تا به حال رمان های عاشقانه را فقط مخصوص کتابهای شبه روشنفکری و غربی دیده باشید و اصلا به فکرتان هم نرسد که در کتابهای جبهه فرهنگی هم کتاب عاشقانه و جود داشته باشد آن هم در حوزه دفاع مقدس. اما اشکانه یکی از جذاب ترین رمان های عاشقانه آن هم در حوزه دفاع مقدس است.

داستان از دو بعد دنبال می شود یکی زندگی سید حسین رزمنده ایرانی و دیگری زندگی افسر عراقی که سید حسین را به این روز انداخت.

سید حسین جوانی که در جبهه روی یک تپه بر اثر برخورد گلوله خمپاره توسط یک افسر عراقی از گردن به پایین فلج می شود در حالی که عاشق یکی از هم کلاسی های دانشگاهیش به نام اشکانه است. اشکانه علی رغم مخالفت جدی خانواده و به خصوص مادرش با سید حسین ازدواج می کند اما از خانه طرد می شود و تنها با شوهر و مادر شوهرش در خانه آن ها زندگی می کند. در این مدت سختی های زیادی را متحمل می شود و پرستار تمام وقت شوهرش است شوهری که روی یک تخت خوابیده است و فقط می تواند با او صحبت کند بدون هیچ حرکتی. سید حسین علی رغم اینکه فلج است بیماری سختی نیز دارد که اشکانه مثل یک پرستار واقعی تمام وقت از او مراقبت می کند و با سختی های زیادی در این راه روبرو می شود اما ذره ای از عشقش نسبت به او کم نمی شود و لحظه ای از ازدواج با او پشیمان نمی شود حتی بعد از ترد از طرف خانواده و به خصوص مادرش. سید حسین دوست و هم رزم دیگری هم به نام امیر دارد که در واقع شوهر خواهر اوست. امیر بعد از جنگ به مقامات بالای اداری می رسد. دوست دیگر آن ها حامد است که بعد از سالها اسارت بالاخره آزاد می شود.

اشکانه که نماد مقاومت و شجاعت و از خودگذشتگی یک زن ایرانی است با وجود سختی ها و حتی ناملایمت ها و بی مهری ها برای  تهیه دارو برای همسرش هرگز تسلیم نمی شود و عاشقانه به زندگی در کنار همسرش ادامه می دهد تا اینکه باردار می شود از شوهری که تمام بدنش فلج است و...

علی هاجری
۱۴ مهر ۹۲ ، ۰۹:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



اِرمیا اولین کتاب رضا امیرخانیست که در سن 19 سالگی و در سال 69 آن را نوشته است . نوشتن داستان به قول خود او 6 سال طول کشیده و پس از اتمام، دوستانش نوشته ها را از او می گیرند و خودشان به اسم او چاپش می کنند و به عنوان هدیه به امیر خانی می دهند.

ارمیا جوانیست دانشجو و بچه ی بالا شهر تهران با شخصی به نام مصطفی آشنا می شود که بچه ی پایین شهر تهران است. ارمیا و مصطفی با اینکه از دو قطب و فرهنگ مختلف هستند و یکی بالای شهری و دیگری پایین شهریست اما بسیار باهم صمیمی و بهم وابسته می شوند جوری که لحظه ای از هم دیگر جدا نمی شوند و این ارمیاست که تحت تاثیر مصطفی قرار گرفته است و انگار باهم پیمان برادری بسته اند.

هر دو به جبهه می روند و یک روز که هر دو در سنگر هستند و یکی مشغول عبادت خمپاره ای درست وسط سنگر فرود می آید و فقط مصطفی است که شهید می شود و ارمیا زنده می ماند. از همین جاست که دیگر زندگی برای ارمیا تلخ می شود و این تلخی تا آخر برای او ادامه دارد. ارمیا حسرت می خورد که چرا او هم با مصطفی شهید نشد و مصطفی تنهایش گذاشت و بدتر از این وقتی است که تنها چند روز بعد جنگ تمام می شود و ارمیا در حسرت شهادت می ماند. بعد از اعلام آتش بس او هرگز حاضر به ترک جبهه نمی شود تا اینکه پدرش دنبال او می آید و ارمیا را با خود به خانه می برد. ارمیا نمی تواند خودش را با شرایط بعد از جنگ و شهر و خانه وفق بدهد و  انگیزه ای برای زندگی بدون دوستش مصطفی ندارد. دوباره به دانشگاه برای ادامه تحصیلاتش مراجعت می کند. اما آنجا هم با ناملایمت هایی که به جرم جبهه رفتن نثارش می کنند مواجه می شود و در آن فضا هم نمی تواند خودش را آرام کند به همین دلیل خانه را ترک می کند و بدون هدفی مشخص دست به سفر می زند که در این سفر با آدم های زیادی آشنا می شود که همه در معدن کار می کنند و مدتی به زندگی و کار در کنار آن ها می پردازد. اما بعد از مدتی حادثه ای غم انگیز اتفاق می افتد که ارمیا دیگر از خود بی خود می شود و هر چه زودتر خودش را به تهران می رساند و آن حادثه ای است که غم بزرگی بر دل همه ی مردم ایران می گذارد و آن فوت ناگهانی امام خمینی(ره) است. ارمیا هم مانند همه عاشقان و بی تابان ایشان در تشییع جنازه امام شرکت می کند اما...

علی هاجری
۰۲ مهر ۹۲ ، ۱۸:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر