پدر ، عشق و پسر
وقایع این اثر سید مهدی شجاعی از زبان «عقاب»،اسب حضرت علی اکبر(ع) روایت میشود و مخاطب راوی در داستان، لیلی بنت ابیمرّه مادر گرامی آن حضرت است. فصول کتاب با عنوان «مجلس» نامگذاری شده و داستان متشکل از ده مجلس است که در هر کدام، عقاب با زبانی عاطفی و دلنشین، صحنهای از زندگی حضرت علیاکبر(ع) را روایت میکند و مجالس پایانی، به شهادت حضرتش در کربلا اختصاص دارد.
قسمتی از متن کتاب:
طارق,مثل برق از کنار ما گذشت و من فقط حس کردم که سوار من قدری خود را به سمت راست کشید و به جای خود بازگشت.همین.و وقتی افسار مرا برگرداند دیدم که نیزه علی بر سینه طارق فرو رفته و از پشت به قاعده ی دو وجب درآمده است.انگار طارق فرصت مردن هم پیدا نکرده بود.اسب همچنان می تاخت تا دست و پای طارق شل شد وطارق با همان سرعت به خاک غلتید.شنیدم که از این اعجاز سوار من,ولوله ای افتاده است در سپاه دشمن...
یاد این مصرع افتادم
جگر شیر نداری سفر عشق مرو